واکاوی ارتباط عناصر نظریه خرده فرهنگ دهقانی راجرز با توسعه مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستای گلین، شهرستان سنندج)
پژوهش حاضر با هدف واکاوی عناصر نظریه خرده فرهنگ دهقانی، که راجرز آنها را موانع توسعه دانسته، انجام شده است. نظریه یادشده در روستای گلین شهرستان سنندج آزمون شده است تا از این طریق شناخت جامعی از بافت اجتماعی جامعه مورد بررسی حاصل شود؛ به این منظور که مشخص شود آیا عناصر خرده فرهنگ دهقانی به صورتی که مورد توجه راجرز بوده در جامعه مورد بررسی صدق می کند. جامعه مورد بررسی 344 خانوار دهقانان اند که داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری با بررسی دیدگاه 35 دهقان و تشکیل 7 بحث گروهی با استفاده از روش های مصاحبه عمیق و بحث گروهی متمرکز اشباع نظری حاصل شد. براساس یافته های پژوهش، عناصر خرده فرهنگ دهقانی در جامعه یادشده، با آنچه راجرز و سایر نظریه پردازان این حوزه مطرح کرده اند، مطابقت ندارد؛ به طوری که فقط در مولفه عدم اعتماد متقابل در روابط شخصی یافته ها بیانگر نارضایتی مردم از وضع موجود به دلیل نبود اعتماد در بین آنهاست. بنابراین، می توان گفت چنانچه مولفه های خرده فرهنگ روستایی با مطالعات صحیح و متناسب با نیازهای نوین و با شرایط امروز جامعه بازسازی و بازاندیشی شوند می توانند به عنوان محرکی در فرایند توسعه و مشارکت روستایی عمل کنند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.