تحلیل انسان شناسانه فرش سیستان و بلوچستان با رویکرد فرهنگی-اعتقادی
هنر بافندگی در قلمرو سرزمین ایران بخشی از هویت فرهنگی مردمان آن بشمار می رود. دستبافته های سنتی سیستان و بلوچستان نیز به عنوان گوشه ای مهم از این هویت قلمداد می شود. علاوه بر طرح و رنگ بسیاری دیگر از ابعاد تولید قالیچه های این منطقه را می توان به عنوان شناسه های فرهنگی -اعتقادی آن ها تلقی کرد. ازآنجاکه بررسی ابعاد معنایی یک اثر هنری در ارتباط با خالق آن بهتر قابل تشخیص است؛ پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با حضور در میدان تحقیق، زوایایی ناشناخته از فرهنگ بومی و اعتقادی تولیدکنندگان این آثار را شناسایی کرده و به این پرسش پاسخ دهد که قالیچه های بومی سیستان و بلوچستان چه نسبتی با مولفه های فرهنگی و ارزش های اعتقادی پدیدآورندگان آن ها داشته است؟ این پژوهش با رویکرد انسان شناسی هنر و با روش مردم نگاری در منطقه به انجام مشاهده مستقیم و مصاحبه با بومیان پرداخته و سپس از طریق کدگذاری داده ها در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی به طبقه بندی آن ها مبادرت ورزیده است. نتایج حاصل از یافته ها نشان می دهد، مولفه های تشکیل دهنده قالیچه های منطقه سیستان و بلوچستان از مراحل ابتدایی آن تا به انتها دارای ابعاد وسیع معنایی است؛ به طوری که حتی جزیی ترین آن ها نیز ریشه ای عمیق در فرهنگ و اعتقادات بومیان منطقه دارد. آداب ورسوم خاص برای بافتن، اعتقاد به چشم زخم، خواندن شعرهای مخصوص به هنگام بافت، مراسم شستشو و...همگی ازجمله این مولفه ها است. در این استان فرش جدا از جنبه های کاربردی، کالایی مقدس شناخته می شود و باوجود برخی تمایزات فرهنگی بین سیستانی ها و بلوچ ها، شباهت تعدادی اعتقادات و رسوم در مورد فرش نشان از وحدت ریشه های ابتدایی بافت فرش در بین دو گروه اصلی ساکنان این منطقه دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.