مقایسه بازتاب استعاری زمان در دو گفتمان متون مطبوعاتی فارسی
در پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر، در چارچوب کلی معناشناسی شناختی و با تاکید بر نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون (1980)، ضمن بهرهگیری از روش نونز و سویتسر (2006) و منطق ریاضی، استعاره های حرکتی زمان در مقالههای سیاسی و اقتصادی روزنامه شرق مقایسه می شوند. اهداف پژوهش تعیین کارآیی نظریه یادشده، تعیین انواع استعاره های حرکتی زمان و الگوی غالب در این متون، چگونگی توزیع و ساز و کارهای بیانی آنهاست. جامعه آماری شامل همه مقاله های سیاسی و اقتصادی این روزنامه در سال (1396) و حجم نمونه شصت مقاله است. نتایج بیان گر کارآیی نظریه شناختی مورد بحث بود؛ افزون بر این، مشخص شد که استعاره حرکت زمان با بیشترین بسامد (72%)، الگوی غالب است و استعارههای حرکت ناظر (18%) و حرکت بیناظر (9%) دیگر الگوهای موجود هستند. نگارندگان استعاره حرکت زمان و ناظر را که از کمترین بسامد (1%) برخوردار بود، الگو تلقی نکردند. بین توزیع انواع استعارهها در هر یک از متون سیاسی و اقتصادی اختلاف معناداری دیده نشد؛ اما در کل داده ها اختلاف معناداری بین استعاره حرکت زمان و استعاره های دیگر وجود داشت که میتواند نشانهای از بنیادی تر و حیاتی تربودن زمان نسبت به مکان در مسایل اقتصادی و سیاسی باشد؛ اگرچه در بیشتر استعاره ها، مفاهیم زمانی با استفاده از مفاهیم مکانی بیان شده بودند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.