تاثیر فعالیت سرمی کاتالاز و سوپراکسید دسموتاز بر کتوز تحت بالینی و نرخ آبستنی در اولین تلقیح در گاوهای شیری هلشتاین
یکی از ناهنجاری های متابولیکی که در اثر اختلال در متابولیسم انرژی در اوایل دوره ی شیردهی به وجود می آید، بیماری کتوز است. جمعیت مورد مطالعه، 45 راس گاو شیری پر تولید نژاد هلشتاین بین 3 تا 5 شکم زایش از مزارع پرورش گاوهای شیری در توابع استان اصفهان می باشد. نمونه خون هر گاو 21-7 روز بعد از زایمان اخذ و نمونه های سرمی تهیه گردید. اندازه گیری بتاهیدروکسی بوتیرات (hydroxybutyrate; BHBA -β) توسط کیت رندوکس، فعالیت سوپراکسید دسموتاز به روش nitroblue tetrazolium (NBT) و فعالیت کاتالاز سرم به کمک شیوه ی پیشنهادی Goth (1991) انجام شد. پس از انجام تست کلین و تایید سلامت دستگاه تناسلی به روش اولترا سونوگرافی، برنامه ی همزمانی تخمک گذاری برای همه ی گاوها اجرا شد. در 45 تا 50 روز بعد از زایمان، اولین تلقیح انجام و در همین زمان با استفاده از دستگاه سونوگرافی تونیسیته رحم و وضعیت تخمدان ها از نظر قطر فولیکولی ارزیابی گردید. همچنین حضور یا عدم حضور علایم فحلی هم در تمامی گاوها ثبت شد. در 32 روز پس از تلقیح نیز وضعیت آبستنی گاوها توسط دستگاه اولترا سونوگرافی تشخیص و ثبت گردید. نتایج مطالعه ی حاضر نشان داد که غلظت سوپراکسید دسموتاز (04/0 =P) و کاتالاز (08/0 =P) در گاوهای شیری مبتلا به کتوز تحت بالینی نسبت به گاوهای سالم کاهش داشته است، همچنین میزان BHBA در گاوهای آبستن با اولین تلقیح به طور معنی داری کمتر از گاوهای غیر آبستن بود. به طور کلی می توان چنین نتیجه گرفت که شاخص های استرس اکسیداتیو می تواند به عنوان بیومارکرهای امیدوار کننده ای برای پیشگویی کتوز تحت بالینی در گاوهای شیری در دوره ی پس از زایمان باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.