سنخ شناسی مسائل فلسفی- کلامی در اندیشه اثیرالدین ابهری
کشف نوآوریهای ابهری در حوزه متافیزیک و کلام و تعیین جایگاه تاریخی وی در این دو ساحت، وابسته به سنخشناسی مسایل فلسفی و کلامی در اندیشههای اوست. بر این اساس در جستار پیشرو: 1. مسیلهشناسی (ساخت و طراحی مسایل فلسفی و کلامی)؛ 2. تعیین جایگاه طرح مسایل؛ 3. شناخت رویکردهای پذیرفته شده نزد ابهری و 4. سطحبندی آثار وی و همسانی یا تحول آنها، بررسی میشود. برپایه یافتههای این جستار، آثار فلسفی ابهری را در سه سطح میتوان طبقهبندی کرد؛ آثار سطوح اول و دوم، بیشتر وامدار سنت رایج فلسفهنویسی بهلحاظ محتوایی است، اما در آثار سطح سوم، مواجهههای انتقادی در برابر دیدگاههای نظام ارسطویی- سینوی و همچنین برخی ایدههای فخررازی آشکار میشود؛ هرچند این زمینههای انتقادی، به طرح ایدههای نوآورانه در حوزه متافیزیک نینجامیده است. پارادایم فکری ابهری، مشایی است؛ هرچند وی تمایلی به برخی دیدگاههای شیخ اشراق همانند تحلیل ادراک و برخی مسایل نفس نشان میدهد. وجودشناسی، مسایل مرتبط با واجب و بررسی شیوههای متکلمان، سه زمینه مهم آثار متافیزیکی ابهری است. ابهری در تکنگاشت کلامی خود، متاثر از مبانی کلامی اشعری است؛ اما در بیشتر آثار فلسفی، با اختصاص یک بخش به نقد مبانی و مسایل کلام اشعری، ازجمله: همسانی وجودی ممکن و حادث، بازگشتپذیری معدوم، نقد موجبانگاری فلسفی و مسئله عقول و نفوس پرداخته است. ابهری فیلسوف را میتوان متفکری نقاد و نه طراح ایدههای نوآورانه نامید؛ هرچند نقش او در نگارش آثار آموزشی با رویکرد تنقیحی ارزشمند است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.