بازنمایی مولفه های گفتمانی وکلا در اقناع قاضی از منظر زبان شناسی حقوقی: مطالعه موردی گفتمان پرونده های کیفری
پژوهش حاضر با هدف تحلیل گفتمان شیوههای اقناع قاضی توسط وکلا در دادگاههای کیفری و حقوقی ایران براساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی انجام شده است. ماهیت روششناسی انجام این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی بوده و نگارندگان برای گردآوری دادهها با مراجعه به دادسراها، دادگاههای شهر تهران و دفاتر وکلا با مطالعه صدها پرونده و مشاهده دهها بازجویی در سالهای 1397 و 1398 به روش فیشبرداری متن پنجاه پارهگفت از مکالمات مشارکان گفتمان (10 پرونده) را در چارچوب رویکرد لاکلا و موفه (1985, 2001, 2002) موردبررسی قرار دادهاند. مولفههای اصلی این رویکرد عبارت اند از: دال و مدلول، ضدیت و غیریت، هژمونی و تثبیت معنا، قدرت، اسطوره، تصور اجتماعی، موقعیت سوژهای و سوژگی سیاسی. با توجه به گفتمان وکلا میتوان گفت که وکلا از تثبیت نظام معنایی گفتمان شامل واژههایی چون آزادی موکل، تخفیف در مجازات، اثبات جرم متهم و تقاضای مجازات برای متهم که هر کدام از این نظامهای معنایی با مفاهیمی خاص به تثبیت دالهای خود میپردازند، بهمثابه عوامل شناختی و رفتاری اثرگذار برای اقناع سازی استفاده میکنند. پرسش اساسی پژوهش حاضر آن است که مفهوم اقناع چگونه در گفت وگوهای وکلا در گفتمان دادگاه نمود پیدا میکند. نتایج نشان داد که وکلا با استفاده از برجستهسازی و حاشیه رانی به بیان نقاط قوت موکل خود و نقاط ضعف رقیب میپردازند. یافته ها حاکی از آن است که وکلا به منظور اقناع سازی قضات جهت دفاع از موکل خود، با سوگیری منفی از حاشیهرانی و بیان نقاط ضعف رقیب و با سوگیری مثبت از برجسته سازی و ارایه نقاط قوت موکل خود استفاده میکنند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.