بررسی کارکرد و معنای چهار واژه رساننده مفهوم اجتماعی سیاسی «مردم» در کتیبه های فارسی باستان
مساله مقاله حاضر بررسی واژگانی است که می توانند در تحریرهای فارسی باستان کتیبه های هخامنشی بر مفهوم اجتماعی-سیاسی «مردم» اطلاق شوند و با توجه به شواهد معادل کل این مفهوم و یا بخشی از آن در نظر گرفته شوند. پژوهش پیش رو با رویکرد تاریخ مفهومی مبتنی بر تحلیل زبان شناختی کتیبه های فارسی باستان کوشیده است این واژگان و نسبت آنها با مفهوم «مردم»، به عنوان کنشگرانی اجتماعی-سیاسی، را از منظر کارکردها و معناهای اجتماعی و سیاسی بررسی کند. ازاین رو، به دنبال پاسخی برای این پرسش است که واژگان معادل یا رساننده مفهوم مردم در تحریرهای فارسی باستان این کتیبه ها کدامند و چگونه می توان کارکرد و معنای اجتماعی آنها را در بافت سیاسی تبیین کرد؟ در پاسخ این فرض مطرح می شود که هر کدام از ستاک های martiya-، zana-، bandaka- وkāra- بازتاب دهنده بخشی از مفهوم اجتماعی سیاسی «مردم» در کتیبه های فارسی باستان هستند. یافته های پژوهش کارکرد و معنای هر یک از چهار ستاک ذکرشده را به عنوان «مرد»، «سرباز»، «اتباع و پیروان حکومت»، «باشندگان سرزمین»، و «مردم/ سپاه» در متن فارسی باستان کتیبه های هخامنشی بررسی و تبیین کرده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.