الگوی مفهومی ثبات و بی ثباتی در تداوم یا عدم تداوم نظام های سیاسی: علل، روند و نتایج
موضوع ثبات و بیثباتی سیاسی به دلیل تاثیر بر تداوم/ عدم تداوم نظام سیاسی موضوعی مهم در علم سیاست محسوب میشود. نظامهای سیاسی همیشه با این موضوع درگیر بودهاند، اما در چند سده اخیر و با گسترش تاسیسات تمدنی غرب به دیگر نقاط جهان، این موضوع به اشکال مختلف در کشورهای دنیا بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. مهمترین نظریهای که در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته و دیگر موضوعات تابع این نظریه کلان بوده، بحث تعادل اجتماعی است. زمانی که شکلی از تعادل اجتماعی از بین میرود تا شکلگیری تعادل جدید، کلیت نظام سیاسی به تبع نظام اجتماعی دچار بیثباتی سیاسی میشود و به طور مداوم تغییرات سیاسی را تجربه خواهد کرد. مقاله حاضر به دنبال ارایه الگوی مفهومی ثبات/ بیثباتی سیاسی در نظامهای سیاسی و تشریح علل تداوم/ عدم تداوم آنهاست. فرضیه مقاله این است که موضوع ثبات/ بیثباتی بهواسطه درک علت آن، نوع فشار سیاسی از خارج برای تغییر الگوی ارزشی و پاسخ حکومت به آن به روش مسالمتآمیز/ قهرآمیز میتواند در افزایش/ کاهش بیثباتی سیاسی نقش داشته باشد. این الگوی مفهومی کمک میکند تا علاوه بر درک بهتر موضوع، زمینه مطالعات تجربی آن را ارتقا یابد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.