رهیافت تحلیل شبکه ای فازی در شناسایی و رتبه بندی شاخص های موثر بر زنجیره تامین چابک در صنعت لبنیات (موردمطالعه: شرکت صباح)
زنجیره تامین برای بقا در بازارهای پویا و متغیر، نیازمند ابزاری است که بتواند با کمک آن بر چالش های محیطی فایق آید. چنین ابزاری چابکی است. لذا هدف این پژوهش شناسایی شاخص های موثر بر زنجیره تامین چابک و رتبه بندی شاخص ها در صنعت لبنیات بوده است.
در پژوهش حاضر برای رسیدن به هدف، از طریق مطالعات کتابخانه ای، فهرست اولیه معیار ها و عوامل موثر بر ایجاد و توانمندسازی چابکی، شناسایی و سپس این فهرست با قرار گرفتن در معرض دیدگاه ها و قضاوت های مجموعه مناسبی از خبرگان ذی ربط تکمیل شده است. در ادامه، این عوامل با استفاده از روش دلفی فازی مورد ارزیابی، در صنعت لبنیات و به طور خاص در شرکت صباح، مورد تصحیح و تدقیق قرار گرفته اند. از طرفی با توجه به تاثیرگذاری و تاثیرپذیری این معیارها از یکدیگر در دنیای واقعی،روش دیمتل برای ارزیابی روابط موجود بین آن ها مورد استفاده قرار گرفت و به منظور وزن یابی شاخص ها، مدل فرآیند تحلیل شبکه ای فازی از طریق تکمیل پرسشنامه های مقایسات زوجی توسط خبرگان صاحب نظر مورد استفاده قرار گرفته است تا متناسب با میزان تاثیر هر معیار، راه کار های مناسب جهت تحقق هرچه بیشتر چابکی در زنجیره تامین اندیشیده شود.
نتایج پژوهش نشان داده است که رویکرد تلفیقی روش و فرایند تحلیل شبکه ای فازی به عنوان مدلی مناسب در این پژوهش انتخاب گردیده اند و بر اساس نتایج به دست آمده مهم ترین عامل اصلی چابکی زنجیره تامین شرکت صباح، معیار چهارم یعنی «مشتری/حساسیت به بازار» است؛ ضمن این که عامل «محصولات مشتری مدار» نیز با وزن 347/0 به عنوان مهم ترین زیرمعیار انتخاب شده است. اگرچه این رهیافت به منظور ارزیابی زنجیره تامین چابک در صنعت لبنیات بکار گرفته شده است، اما به آسانی قابل تعمیم به هر صنعت یا زمینه ی دیگری خواهد بود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.