نمود مطربان، آلات و عناصر طرب در شعر حافظ شیرازی
در تاریخ ایران باستان، مطربان با نام هایی همچون گوسان، خنیاگر و رامشگر، جایگاه اجتماعی و فرهنگی قابل ذکری داشته اند. با آمدن اسلام، دامنه حضور و نفوذ آنان به تاریخ ایران بعد از اسلام و متون ادبی و تاریخی این دوره کشانده شد. دیوان حافظ از نمودهای بارز تجلی این صنف و عناصر و آلات طرب آنان به شمار می رود. چرایی و چگونگی نمود مطربان در دیوان حافظ، موضوع تازه و در خور بررسی ای است که تبیین ابعاد و زوایای آن، پژوهشی مستقل می طلبد. این جستار با روشی توصیفی تحلیلی درصدد پاسخ گویی به این سوال هاست که مطربان و آلات و عناصر طرب، چگونه در شعر حافظ متجلی شده اند و علل و چرایی نمود آنان در شعر وی چه بوده است؟ یافته ها نشان می دهد که در شعر حافظ مطربان با نام هایی همچون مغنی و مطرب نمود یافته اند و آلات و عناصر طرب همانند صراحی، دف، چنگ، رباب، می و... با بسامد بالا و به منظور ارایه و خلق تصاویر و مضامین عاشقانه، عارفانه و تعلیمی، بازتولید و تکثیر شده اند. زمینه های مساعد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شیراز عصر حافظ، نقش مثبت و اثرگذار مطربان در تزریق شادی به مردمان، ارتباط تنگاتنگ شعر با موسیقی و آواز، علاقه حافظ به آواز و شاید تبحر وی در این رشته، ناپایداری حال جهان و غنیمت دانستن فرصت و نیز شناخت بالای حافظ از صنف مطربان و ادوات موسیقی، از عوامل و چرایی نمود مطربان در دیوان وی به گونه ای بسیط و گسترده بوده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.