تاثیر استفاده از استراتژی های شناختی- فراشناختی براساس رویکرد تربیت مغز محور بر خلاقیت دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر اصفهان
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر استفاده از استراتژی های شناختی فراشناختی بر اساس رویکرد تربیت مغزمحور بر خلاقیت دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی انجام شد. این پژوهش به لحاظ روش نیمه آزمایشی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 57000 هزار نفر از دانش آموزان پسر پایه ششم شهر اصفهان بود که 60 دانش آموز با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. پرسشنامه خلاقیت تورنس (1979) برای هر دو گروه اجرا شد. برای افراد گروه آزمایش دوره استراتژی های شناختی- فراشناختی بر اساس رویکرد تربیت مغزمحور بر اساس طرح براتعلی و همکاران (1392) در 20 جلسه 100 دقیقه ای انجام شد. نتایج حاصل از داده ها نشان داد که بین میانگین گروه ها در خلاقیت و هر یک از مولفه های سیالی، بسط و انعطاف پذیری تفاوت معنی دار وجود دارد، به عبارتی استفاده از استراتژی های شناختی- فراشناختی بر اساس رویکرد تربیت مغز محور توانسته است خلاقیت و هر یک از مولفه های سیالی، بسط و انعطاف پذیری را افزایش دهد، ولی استفاده از استراتژی های شناختی- فراشناختی بر اساس رویکرد تربیت مغز محور نتوانسته است نمرات بعد ابتکار دانش آموزان پایه ششم ابتدایی را افزایش دهد. نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که استفاده از استراتژی های شناختی- فراشناختی براساس رویکرد تربیت مغز محور می تواند تاثیر مثبتی در بهبود خلاقیت دانش آموزان داشته باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.