اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر رفتار خودنظارتی و تفکر خلاق کودکان
هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر رفتار خودنظارتی و تفکر خلاق کودکان بود.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری کودکان 9 تا 11 ساله شهر تهران در سال 1398 بود که پس از غربالگری با پرسشنامه های خودنظارتی کودکان هومفری (1982) و تفکر خلاق عابدی (1380) 40 کودک بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گروه آزمایش تحت مداخله آموزش مهارتهای زندگی سیدآبادی (1389) طی ده جلسه 45 دقیقه ای قرار گرفت. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های تکراری تحلیل شد.
نتایج این پژوهش نشان داد مداخله آموزش مهارت های زندگی بر خودنظارتی کودکان (29/22=F، 001/0=P) و تفکر خلاق (02/18=F، 001/0=P) در مرحله پس آزمون موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار است (05/0=P).
بنیان های دانش، مهارت و نگرش ها از دوره کودکی شکل می گیرند و اهمیت و ضرورت آنها برای خاص و عام پذیرفته شده اند؛ پس ضروری است که هر تحول و نوآوری آموزشی را از سالهای اولیه کودکی مورد توجه قرار داد و برنامه ریزی برای دوران کودکی و بعد از آن را بر پایه و بنیان قوی بنا نهاد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.