چین و حکمرانی هسته ای جهانی
ورود چین بهعنوان یک قدرت نوظهور به این عرصه از حکمرانی جهانی چند مسیله اصلی را برای ما روشن کرد:
مسئله اول، تصوری است که عموم از جمهوری خلق چین دارند و آن را یک واحد یکپارچه برای تصمیمگیری و اجرا، آنهم در قبال در یک مسیله پیچیده و تخصصی از نوع حکمرانی هستهای جهانی میدانند. میتوان گفت این تصور تاحدی درست است اما ورود و نقشآفرینی در این حکمرانی، میتواند نهادهای درگیر و تخصصی برای مدیریت این عرصه را متعدد و متکثر کرده و درنهایت، میتواند در عرصه تصمیمگیری و اجرا بروندادهای مختلفی داشته باشد.
مسئله دوم، ورود آهسته و محتاطانه چین به این عرصه از حکمرانی و فرایندهای مرتبط با آن از یک بازیگر بهاصطلاح غیرخودی و متمرد به یک بازیگر فعال و مشارکتکننده در آن است. فارغ از متغیرهای ساختاری و کلان در سطح سیستمی که در تغییر رفتارهای چین موثر در این زمینه بوده است، تغییر و دگرگونیهای دولت در ادوار مختلف و روی کار آمدن نسل جدید رهبران در این کشور بهدنبال یکدیگر در تغییر جهتگیریها مرتبط با تحولات هستهای جهان تاثیرگذار بوده است.
مسئله سوم، ابهام وضعیت چین بهعنوان یک قدرت درحال گذار از موضع یک قدرت درحال توسعه به سمت یک قدرت بزرگ و حتی مسلط در سیستم بینالمللی است. این وضعیت همراه با تغییر و تحولات افکار رهبران چین و برداشتهای آنها از تغییر و تحولات در سطح ساختار و سیستم، میتواند در برداشتها و تصورات طرفهای دیگر مبنیبر همراهی تمام و کمال چین با حکمرانی هستهای جهانی و یا بروز رفتارهایی که منجر به نقض برخی تعهدات و هنجارها باشد، موثر واقع شود.
مسئله چهارم، وجود این برداشت غلط است که مشارکت چین در حکمرانی هستهای جهانی بهمعنای همراهی با قدرت یا قدرتهای مسلط در سیستم ازجمله با غرب در پیشبرد این مدل از حکمرانی است. چین از ابتدای هستهای شدن تاکنون و البته با توجه به وضعیت حال حاضر خود ازجمله قرار داشتن آن در وضعیت گذار و قرار گرفتن در یک محیط پیچیده و در حال تحول منطقهای و جهانی، یا یک بازیگر عموما همراه اما نه بهصورت کامل با دیگر قدرتها در حوزههای مرتبط با حکمرانی هستهای جهانی است و یا اینکه برخی اوقات و در ادامه سیاستهای بهجامانده در دوران اولیهی هستهای شدن این کشور، نقش یک بازیگر منتقد اما درون سیستمی را بازی میکند که از نظر آن باید حکمرانی را بهصورت صحیح و ازطریق منشور ملل متحد و چندجانبهگرایی مدنظر آن اجرا کرد و البته مسیر استانداردهای دوگانه غرب باید اصلاح شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.