راهبرد جدید هسته ای آلمان و حکمرانی هسته ای جهانی
آلمان (و همچنین بلژیک، ایتالیا، هلند و ترکیه) تحت عضویت در پیمان ناتو «اشتراک هستهای» را پذیرفتهاند که این اشتراکگذاری سیاست ناتو در راستای بازدارندگی هستهای است و به کشورهای بدون تسلیحات هستهای عضو ناتو اجازه میدهد تسلیحات خود را برای مشارکت در برنامهریزی استفاده از تسلیحات هستهای توسط ناتو داشته باشند. این امر بیشتر در جهت مشارکت نیروهای مسلح کشورهای مورد نظر در ارایه خدمات هستهای درصورت بروز حادثهای است که آن رویداد، استفاده از این تسلیحات را ضرورت ببخشد.
اگر با این اوصاف بتوان از راهبرد هستهای آلمان سخن گفت، در شرایط فعلی حاکم بر فضای سیاست داخلی این کشور و همچنین وضعیت کنونی امنیت و سیاست جهانی، باید به پنج اصل مهم که بر شکلگیری این راهبرد مترتب است توجه کرد:1. گرایش به حفظ محیط زیست طبق وعدههای احزاب حاکم و در محیط بینالمللی رویارویی با بحران سلامت و محیطزیست؛
2. اثرگذاری بر روابط فراآتلانتیکی در شرایط نزدیکی حزب سبزها به دولت بایدن و در بافتار بینالمللی رقابت با اقیانوسیه (پیمان آکوس) برای حفظ توجه آمریکا؛
3. امنیت اروپا و اعضای ناتو در فضای بیاعتمادی بین اعضا با بروز برگزیت و ریاست جمهوری چهارساله ترامپ و ازطرفدیگر، در بافتار درک هرچهبیشتر ضرورت استقلال راهبردی اروپایی در آلمان و اتحادیه اروپا؛
4. نحوه برخورد با روسیه در شرایط جنگ اوکراین و با توجه به امنیت انرژی و اقتصاد آلمان و اهمیت بازدارندگی مسکو؛
5. سهمخواهی در جنگ قدرت در شرایط گذار نظم بینالمللی مشابه با درخواست حق وتوی دایم در شورای امنیت.
این پنج اصل، در چهارچوب یک «دو قطبی هستهای جهانی» باید احصاء شود. این دوقطبی بین گروهی متشکل از جامعه مدنی مخالف با ترویج تسلیحات و ازطرفدیگر، دارندگان تسلیحات هستهای شکل گرفته و درحال تثبیت شدن است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.