نقد روشی دیدگاه هانری لامنس درباره حضرت فاطمه (ع) در کتاب فاطمه و دختران محمد (ص)
سیره شناسی یکی از مهم ترین بخش های اسلام شناسی غربی به شمار می رود و زندگی پیامبر (ص) و خاندانش از بخش های محوری این مطالعات است که در ادبیات غرب به مطالعات «سیره» شهرت دارد. هانری لامنس از جمله محققان مطرح در این زمینه است که آثار مهمی در عرصه حاجیوگرافی[i] اسلامی تدوین کرد. او در ضمن بررسی تاریخ پیامبر اسلام، با روشی تاریخی تحلیلی و نقادانه نیز در احوالات حضرت زهرا (ع) تحقیق کرد. مقاله حاضر به روشی توصیفی تحلیلی به اثر مهم او در این باب، یعنی فاطمه و دختران محمد (ص)، نظر کرده و به نقد روشی آرای او در این کتاب، بر اساس چهار نوع روش نقد، یعنی نقد محاکاتی، نقد بیانگرانه، نقد کاربردی و نقد عینی، پرداخته است. در کتاب وی، جانبداری های چشمگیری از اهل بیت (ع)، خصوصا حضرت علی و نیز حضرت فاطمه (ع) و اهمیت محوری شخصیت حضرت فاطمه (ع) و فرزندانش مشهود است؛ اما از طرف دیگر، پیش زمینه مخالفت با اسلام در اندیشه وی، گاه او را از طریق عدالت و بی طرفی خارج کرده است. تتبع نه چندان قوی او، خصوصا در میان منابع روایی شیعه، از نقص های جدی مطالعات لامنس است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.