جایگاه عرف در منظومه دانش حکمت اسلامی
«عرف» ازجمله عناصر اثرگذار بر رفتار فردی و اجتماعی آدمیان است و انسانها اغلب آگاهانه یا ناآگاهانه رفتار خویش را بر پایه آن قرار میدهند. بررسی عرف در مطالعات فقهی سهم بسزایی دارد، اما امروزه بهندرت جایگاه عرف در منظومه دانش حکمت اسلامی بررسی میشود. این مقاله میکوشد با روش «توصیف و تفسیر» از منظری فلسفی به عرف نظر بیندازد. چارچوب مفهومی این تحقیق براساس دیدگاه نصیرالدین طوسی در تعیین جایگاه عرف در مقایسه با حکمت عملی و شریعت الهی استوار است. ایشان برای اشاره به عرف، از واژگان «آداب و رسوم» بهره میگیرد. نتیجه این تحقیق بیانگر آن است که عرف، هم در مطالعات منطقی و هم از زاویه حکمت عملی مسایل مهمی را بازتولید میکند. برخلاف دانش فقه که عرف را از منظری انفعالی و صرفا شرایط حجیت آن را بررسی مینماید، نگاه فلسفی به عرف فعالانه و کنشگرانه است و ضوابط و شرایط تحولات آن را نیز میکاود. اهمیت مطالعه فلسفی عرف در شرایط کنونی که شیوههای رفتاری جوامع بهسرعت در حال تحول شتابان و انتقال به جوامع دیگر است، افزونتر میشود.
عرف ، آداب و رسوم ، اعتباریات ، حکمت اسلامی ، حکمت عملی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.