ارائه الگویی مفهومی برای توانمند سازی نظام مدیریت دانش (با تمرکز بر سازمان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران)

مهم ترین منابع از نظر پیتر دراکر ٬ دیگر سرمایه یا منابع طبیعی و نیروی کار نیستند٬ این منبع بنیادی از نظر او٬ دانش هست و خواهد بود. امروزه ظهور سازمان هایی که حیات آنها مبتنی بر دانش، خلاقیت و نوآوری و تجاری سازی ایده هاست٬ به امر اجتناب ناپذیر دنیای کسب و کار تبدیل گشته است. در این میان آگاهی از دانش موجود و نحوه مدیریت آن از اهمیت خاصی برخوردار است.همچنین با توجه به تاکید مقام معظم رهبری در زمینه مدیریت دانش، و افزایش تاکید دولت بر ایجاد جامعه دانشی و اولویت حرکت به سوی اقتصاد های دانش محور در سند چشم انداز 20 ساله کشور و برنامه های چهارم و پنجم توسعه، درک مدیریت دانش در ابتدا وسپس انتخاب الگو و مدلی مناسب به منظور ایجاد نظام مدیریت دانش توانمند به عنوان یک منبع مهم مزیت رقابتی ، ضروری به نظر می رسد. تا کنون مدل های مختلفی برای مدیریت دانش ارایه شده است. در این پژوهش با تحلیل و بررسی مطالعات و پژوهش هایی که در رابطه با توانمند سازی نظام مدیریت دانش انجام گرفته است٬ به ارایه الگوی مفهومی مدیریت دانش با تمرکز بر نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران خواهیم پرداخت. روش این تحقیق کاربردی توصیفی می باشد و بمنظور گردآوری اطلاعات از روش مطالعه کتابخانه ای و بررسی آخرین کتب و پژوهشهای مرتبط و همچنین اینترنت استفاده شده است. در نهایت مدلی مفهومی شامل چهار مرحله صید دانش، غربال و پالایش، بسط و انتشار، و بکارگیری و تجاری سازی دانش؛ و با تمرکز بر چهار حوزه دانش ضمنی درونی٬ دانش آشکار درونی٬دانش ضمنی بیرونی و دانش آشکار بیرونی وطبقه بندی دانش ها ارایه گردیده است. همچنین در انتها ضمن جدولی، مدل پیشنهادی با سایر مدل های مدیریت دانش مورد مقایسه قرار گرفته است.