بررسی تطبیقی رابطه هستی شناسانه حیات و شناخت در دیدگاه افلوطین و صدرالمتالهین
رابطه حیات و شناخت در دیدگاه افلوطین و صدرالمتالهین و تطبیق این دو دیدگاه از آن جهت دارای اهمیت است که پیوند هستی شناختی حیات (life) و شناخت (knowledge) در نگاه دو فیلسوف حکایت از قرابت فکری آنها دارد. «نظر» (contemplation) در نگاه افلوطین نوعی شناخت عام و فراگیر است که تمام مراتب هستی، آن را واجدند. اندیشه یا شناختی که افلوطین آن را عین حیات و زندگی می داند. در دیدگاه ملاصدرا نیز هم علم و ادراک (شناخت) و هم حیات، تابع وجود و بلکه عین وجود است. از این روست که علم و حیات در وجود، وحدت دارند. باور به عینیت وجودی دو صفت حیات و شناخت و بالتبع موجود حیاتمند و شناختمند، اعتقاد به تحویل حیات به شناخت و اشتراک مبانی رابطه هستی شناسانه میان حیات و شناخت -همانندی مبدا و غایت حیات و شناخت، مشکک بودن حقیقت حیات و شناخت، عامل مشترک حیات و شناخت در طبیعت و حیاتمندی و شناختمندی عالم- در نگاه دو فیلسوف، زمینه را برای تطبیق دو دیدگاه فراهم آورده است. تطبیقی که نتیجه آن، یافتن قرابت های فکری دو فیلسوف درباره نوع رابطه حیات و شناخت است.
افلوطین ، صدرالمتالهین ، حیات ، شناخت ، رابطه هستی شناسانه ، عینیت
-
بررسی دیدگاه گلن استراسون درباره مسئله اراده آزاد و نقدهای آن
طیبه غلامی*، زهرا خزایی
نشریه جستارهایی در فلسفه و کلام، پاییز و زمستان 1403 -
چالش های سازگارگرایان در مواجهه با استدلال مهار زیگوت آلفرد ملی
، سارا ستوده*، محسن جوادی
نشریه پژوهش های فلسفی، زمستان 1403