روند تحولات فکری پیرامون جواز اتانازی در جهان
از سه دهه قبل تاکنون آنچه به «جنبش حق بر مرگ» در غرب مشهور است در برخی کشورها دستاوردهای قابل توجهی داشته است. در واقع با وجود مخالفت های دینی و غیر دینی با اتانازی، نظام های حقوقی غربی یکی پس از دیگری با استفاده از معیار خودمختاری بیماران در کنار معیار شفقت نسبت به بیماران، در مسیر بی بازگشت صدور جواز مرگ یاری شده و اتانازی قرار گرفته اند. در این مقاله کوشش شده است تا خط سیر تحول فکری نسبت به اتانازی در میان موافقان و مخالفان آن با نگاهی به سنت های فکری شریعت محور و سکولار بررسی شود.
روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بوده است. اطلاعات به صورت کتابخانه ای و با رجوع به کتب و مقالات داخلی و خارجی به دست آمده است.
در سراسر تحقیق حاضر صداقت و امانتداری علمی به طور کامل رعایت شده است.
برداشت کلی ارایه شده از بررسی خط سیر فوق الذکر این است که فکر بشری در سنت غربی رفته رفته با اتانازی همدلی و موافقت بیشتری نشان داده است و از مخالفت با آن به سمت موافقت و پذیرش سیر نموده است. سنت اسلامی نیز هرچند کندتر، اما گام های اولیه در راستای پذیرش اتانازی را برداشته است.
اتانازی یا مرگ یاری شده، با معیار خودمختاری صرف قابل پذیرش نبوده و ضرورت دارد در کنار این معیار، برای توجیه موضوع، معیار یا حتی معیارهای دیگری نیز توامان مورد بهره برداری حقوقی، فلسفی و اخلاقی قرار گیرند. از همین رو است که فلاسفه زیادی، برای توجیه اتانازی وجود حداقل دو معیار را به طور همزمان و در کنار یکدیگر ضروری می دانند. معیار خودمختاری بشر در کنار معیار شفقت و دلسوزی نسبت به درد و رنج غیر قابل تحمل بیماران.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.