بررسی ریشه های فکری برنامه ریزی مذاکره ای و تحلیل آن از منظر دموکراسی غربی و مردم سالاری دینی
برنامه ریزی به عنوان یکی از ابزارهای اساسی جهت نیل به شرایط مطلوب زیستی می باشد. در این بین مذاکره از مهمترین رویکردها در نظام های جدید برنامه ریزی بوده که در عصر کنونی برنامه ریزی و حکمروایی شهری از جایگاه ویژه ای برخوردار است. برنامه ریزی مذاکره ای یا به بیانی دیگر گفتمانی یکی از روش های نوین در امر مطالعات شهری است که به خصوص در جوامع پیشرفته دموکراتیک کاربرد فراوانی دارد. جین هیلیر به عنوان واضع این نظریه، از نظریات اندیشمندانی همچون هابرماس و فوکو در تبیین مبانی این نظریه استفاده نموده است. در منظر اسلامی نیز مشورت و مذاکره جایگاهی متعالی و ویژه دارد. در آیات قرآن و مکتب بزرگان دین، نقش مشورت از اهمیت بسزای برخوردار بوده و مردم و نگاه آنها به مسایل مختلف اجتماعی، حکومتی و... جایگاهی عظیم داشته است. این پژوهش به دنبال آن است تا با بررسی ریشه های نظری رویکرد برنامه ریزی مذاکره ای و استخراج نحله های فکری آن به مطالعه ساختاری آن پرداخته و در نهایت ویژگی ها و اصول این نوع برنامه ریزی را از منظر آموزه های اسلامی و نظریات اندیشمندان معاصر اسلامی در ارتباط با موضوع حکومت و مردم سالاری دینی و دموکراسی مورد مطالعه قرار دهد. با توجه به موضوعات متداخل در این مورد پژوهش، از روش بررسی اسنادی و تحلیل محتوا و استدلال منطقی و همچنین روش کیفی و توصیفی و همچنین انجام مصاحبه با خبرگان امر (مصاحبه با 14 نفر از خبرگان دانشگاهی در رشته های شهرسازی و جامعه شناسی و همچنین اساتید حوزه) در بیان نتایج پژوهش استفاده شده است. در نهایت با مقایسه تطبیقی اصول و قواعد این نوع برنامه ریزی با معیارهای شهرسازی اسلامی و اصول و قواعد دموکراسی و شورا از منظر اسلامی به بررسی نقاط قوت و ضعف این نوع برنامه ریزی پرداخته شده و بیان شده که در رویکرد برنامه ریزی مذاکره ای، تکیه صرفا بر نظر و آرا مردم بوده و ارتباطی با هنجارهای دینی و اعتقادی برقرار نمی نماید. لذا به نظر می رسد این رویکرد تنها در بخش های از مدیریت شهری که دارای طرح های مردم محور می باشند می تواند کارایی داشته باشد. از سوی دیگر رویکرد مردم سالاری دینی بیشتر نگاه به ارزش های اعتقادی داشته و نظر مردم در درجه دوم اهمیت می باشد. این موضوع از یکسو مراقب آن است که طرح ها و برنامه ها بر محور دین و شریعت باشد ولی از سوی دیگر با طرح های اومانیستی و انسان گرا ارتباط خاصی ندارد. بنابراین می توان بیان نمود که چنانچه در مطالعات شهری، صرفا تکیه بر نظریات مردم باشد، نمی توان صلاحیت آن را از منظر دین تایید نمود لیکن چنانچه در مدیریت مسایل شهری، نظر مردم در کنار اصول و قواعد دینی و فقهی و بر مبنای آنها شکل گرفته باشد، می تواند در اداره یک شهر و جامعه اسلامی یاری رسان باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.