قبض و بسط بتوارگی کالایی، مصرف گرایی و مصرف شهری در شهرهای میانی (نمونه مطالعه: رشت و قزوین)
چندپارگی شهری، گسیختگی، افتراق شهری و قطبی شدن، نتیجه بتوارگی کالایی، مصرف زدگی و مصرف اراضی شهر می باشد. در ایران نیز، با غلبه اقتصاد متکی بر خدمات و پیامدهای رقابت های فرساینده شهری و منطقه ای، این جریان سلطه یافته و مصرف اراضی در فرایندی از اشغال، انحلال، بازسازی و ادغام را موجب می شود. لذا مسیله نظری و تجربی این مقاله تمرکز بر مصرف گرایی شهری در شهرهای میانی ایران است. چون در متون شهرسازی رابطه میان فرهنگ مصرفی و مصرف شهری هنوز تبیین روشنی ندارد، هدف پژوهش تبیین و ارایه مدل تحلیلی برای سنجش این رابطه است و روش آن از حیث هدف کاربردی و تبیینی است. با تکیه بر مدل فضایی شهر مصرفی حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی (9 عامل با 40 متغیر)، شهرهای رشت و قزوین مورد مقایسه تطبیقی قرارگرفته اند. تثبیت مدل به کمک تحلیل عاملی تاییدی منتج به مدلی با 7 متغیر مکنون مرتبه اول و به ترتیب 42 متغیر مکنون مرتبه دوم برای رشت و 22 مورد برای قزوین گردید. نتایج نشان می دهد هردو نمونه، شهری مصرفی بوده و بازنمودهای فضایی فرهنگ مصرفی، حداقل در 4 مولفه مشهود است؛ تفاوت های به دست آمده، تبیین کننده تفاوت های فرهنگی و جغرافیایی این دو شهر از حیث مصرف گرایی شهری است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.