پژوهشی درباره نقش و جایگاه دوستی در اندرزنامه های پهلوی
بررسی اندرزنامه های پهلوی، به ما نشان میدهد که دوستی پیش از آنکه به عنوان یک مفهوم اجتماعی مطرح شود، یک صفت فردی است. به این معنا هر فردی نخست باید با بهرهگیری از تعالیم نیک، به خوی «بهدوستی» متصف شود و سپس در راه دوستی و اندوختن دوست نیک بکوشد. فهم درست دوستی و شناخت دوستان نیک، یکی از مفاهیم بنیادی اندرزنامه های ساسانی است که نقش مهمی در درک صحیح اندیشههای ایشان ایفا میکند. ازاینرو پژوهش حاضر میکوشد پاسخ روشنی به این پرسش دهد که؛ دوستی چه جایگاهی در اندرزنامه های ساسانی دارد و این اندیشه چگونه سامان مییابد؟ یافته های این پژوهش (که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است)، بیانگر آن است که اندرزهای پهلوی، در هر دو گونه دینی و تجربی تاکید بسیار بر دوستی دارد. تعالیم اندرزنامه های دینی، با هدف رستگاری روان، بر دوستاری روان و زیستن به دلخواه او استوار است. همچنین اندرزهای تجربیعملی، در پرتو رسیدن به رستگاری و سلامت روان، بر روابط دوستانه مردمان و نیکزیستی در سایه بهدوستی تاکید میورزد. اندرزهای دوستمحور پهلوی بیانگر اندیشهای است که در نظر دارد به یاری دوستی، دیوان را نابود کند و با برقراری امنیت و آرامش، آفرینش و پرورش مردمان نیک را استمرار بخشد. از این رو جانمایه اندیشه دوستی، «مردمدوستی» است که از آن به قانون اورمزد تعبیر شده است. در این راه (که پسند دیوان نیست)، همواره هشدارهایی نسبت به دوری از دوستنمایان فریفتار ارایه میشود و برای شناخت دوست نیک از شریر خوددوست، از نقش نیکان و همپرسگی با ایشان سخن میرود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.