عینیت «امر متعالی» بر پایه دو مولفه «نیاز درونی» و «تجربه بیرونی» در اندیشه نورمن گیسلر
یکی از مسایل مورد مناقشه در بحث تجربه دینی پرسش از واقعی بودن «امر متعالی» است. امر متعالی از مهمترین ویژگیهای اثباتی تجربه دینی است که ساختگرایان آن را زاده درون ذهن و یا در زمره ضمیر ناخودآگاه بشری میپندارند. نورمن ال. گیسلر، به عنوان یک ذاتگرا، حکم به واقعی بودن متعلق تجربه دینی میکند. او در کتاب فلسفه دین، در اثبات و احراز واقعی بودن امر متعالی، استدلالی را مطرح کرده است که به تعبیر خودش بر اساس «روش تجربتی» شکل گرفته است، روشی که آن را بر پایه ترکیب دو مولفه «نیاز درونی» و «تجربه بیرونی» پایهریزی کرده است. در این مقاله، به تبیین و تحلیل استدلال گیسلر پرداخته میشود، و همچنین مبانی عقلی و تجربتی او ارایه خواهد شد. این مبانی بدین قرارند: روش تجربتی، اصل فراگیری، لزوم تحقیقپذیری وجود امر متعالی، رجحان باورپذیری تجربی بر امکان منطقی فریب، تجربه برآورده شدن نیازهای واقعی انسان، باورپذیر نبودن انکار واقعیت امر متعالی، عمومیت و واقعیت تجربه دینی، بداهت نیاز به امر متعالی (احساس حدوث و وابستگی)، امکان برآوردن نیاز به امر متعالی و احتیاج وجودی به «امر متعالی». سپس با ارزیابی پیشفرضهای استدلال (طبیعت مشترک انسان، تشابه نیاز جسمانی و روانی، مشکل تعالی در ملحدین، ابتناء بر استقراء، از عام به خاص رسیدن و نسبی شدن رویکرد به دین) نهایتا به این نتیجه میرسیم که چنین باوری نزد او موجه است، زیرا این باور از نیازی درونی سرچشمه گرفته است. به علاوه این باور برای شخص تجربهکننده باوری «صادق» نیز هست، چرا که عینیت امر متعالی در بیرون از ذهن احراز شده است.
نورمن گیسلر ، تجربه دینی ، روش تجربتی ، امر متعالی ، عینیت
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.