تدوین مدل تفکر انتقادی بر اساس عدالت اخلاقی و توانایی های شناختی با میانجی گری فراشناخت در دانشجویان
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل تفکر انتقادی بر اساس عدالت اخلاقی و توانایی های شناختی با میانجی گری فراشناخت در دانشجویان شهر سمنان در سال 1400-1399 بود. بنابراین روش تحقیق از نوع همبستگی و جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان شهر سمنان بودند که براساس دیدگاه نورمن و استرینر (2003) تعداد 300 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری بعنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه ی موردنظر به پرسشنامه های ریکتس (2003)، فرم کوتاه پرسشنامه ی فراشناخت ولز (1997)، توانایی های شناختی نجات ی (1392) و عدالت اخلاقی بیرگر (2012) پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Amos و به روش تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته ها نشان داد به ترتیب بین فراشناختی، عدالت اخلاقی و توانایی شناختی با تفکر انتقادی 24/0، 45/0 و 21/0 رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد توانایی شناختی و عدالت اخلاقی بطور غیرمستقیم با میانجی گری باورهای فراشناختی با تفکر انتقادی ارتباط معناداری وجود دارد؛ همچنین بین تفکر انتقادی و باورهای فراشناخت با عدالت اخلاقی و توانایی شناختی ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد (01/0<p). و مدل مفروض نیز نشان داده است که مدل از برازش مناسب و قابل قبولی برخوردار است. بر اساس یافته های پژوهش ضرورت ترکیب سازه های مختلف در عملکرد فردی مورد تایید قرار گرفت، بنابراین پیشنهاد می شود با تایید روابط فوق آموزش های اساسی از همان اوان کودکی و در مراحل پیش دبستانی مورد توجه متخصصین و برنامه ریزان قرار گیرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.