پیش بینی خودنظم دهی تحصیلی بر اساس باورهای هوشی و ذهن آگاهی دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان آباده
شناسایی عواملی که در فرایند یادگیری نقش و بر عملکرد دانشآموزان تاثیر زیادی دارند امروزه به عنوان یکی از محورهای اساسی تعلیم و تربیت و از بحث های جالب و مورد علاقه بسیاری از معلمان و روانشناسان است. یکی از این عوامل خودنظم دهی تحصیلی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی خودنظم دهی تحصیلی براساس باورهای هوشی و ذهن آگاهی دانشآموزان مقطع متوسطه شهر آباده انجام شد.
روش شناسی پژوهش:
نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان آباده (2850 نفر) بودند که مطابق جدول مورگان 300 دانشآموز به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. آزمودنی ها، پرسشنامه خودنظم دهی تحصیلی (کانل و ریانل، 1987)، باورهای هوشی (عبدالفتاح و یتس، 2006) و مهارت های ذهن آگاهی (بایر و همکاران، 2006) را تکمیل نمودند. از نرم افزار SPSS و روش های آماری توصیفی شامل میانگین، انحراف معیار و همبستگی پیرسون و استنباطی شامل رگرسیون چند متغیری به روش اینتر جهت تحلیل داده ها استفاده شد.
نتایج یافته ها حاکی از رابطه معنادار و مثبت بین خودنظم دهی تحصیلی با باورهای هوشی افزایشی و ذهن آگاهی و رابطه منفی و معنادار بین خودنظم دهی تحصیلی با باورهای هوشی ذاتی بود.
باورهای هوشی و ذهن آگاهی قادر به تبیین سهمی از واریانس خودنظم دهی تحصیلی بودند. این بررسی روابط موجود بین متغیرها را روشن می کند و این تبیین موجب گسترش فهم ما و یافتن راه هایی برای بهبود خودنظم دهی تحصیلی دانشآموزان خواهد شد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.