تحلیل و برسی رنگ و محتوا در آثار کمال الدین بهزاد و دیوید هاکنی
کمال الدین بهزاد بزرگترین و ماهرترین نقاش ایرانی بود که تحولی شگرف در نقاشی ایرانی بهوجود آورد. در نقاشیهای بهزاد، احساس و تعقل به طوری ظریف وهنرمندانه متعادل شده که هیچگاه از چارچوب کلی زیباشناسی نگارگری ایرانی خارج نمیشود. دیوید هاکنی نیز یکی از مهمترین نقاشان قرن بیستم است. او یکی از بزرگترین هنرمندان انگلیسیتبار معاصر به شمار میرود که با نگاهی متاثر از نقاشی شرقی، دست به آفرینش هنر شرقی زده است. او درباره هنر شرق میگوید که ما غربیان فضا را به یک نقطه دید محدود کردهایم و از در باز به آن نگاه میکنیم، در حالی که شرقیان فضای نامحدود را وارد هنرشان نمودهاند. در این پژوهش، با بهرهگیری از مطالعات تطبیقی در آثار این دو هنرمند، به دنبال تحلیل و برسی رنگ و محتوا و همچنین نقاط اشتراک و افتراق در آثار این دو هنرمند هستم. این پژوهش نشان میدهد که رنگ مورد علاقه هاکنی، آبی بوده و در بیشتر نقاشیهای خود به ترسیم دو فرد پرداخته است. موضوعات آثار هاکنی، جنبه خانگی و خصوصی دارد، اما موضوعات آثار بهزاد جنبه اجتماعی و مفهومی دارد. در آثار هاکنی، گویی همه چیز در حالت سکون و بیروح است و گویی در تصاویر چهرهها، آرامش درونی نهفته است. در صورتی که در آثار بهزاد، همه چیز زنده و پرحرکت و پویا به چشم میخورد و تمام این پویایی و حرکت در آثار بهزاد، برگرفته از جهان بینی اسلامی او است. آثار بهزاد برگرفته از هنر ایرانی - اسلامی و ترکیبی از هنر نگارگری ایرانی و تفکرات اسلامی او است. از شباهتهای آثار این دو هنرمند، میتوان به عدم بعد در نگارگری ایرانی و وجود فضای چندساحتی در آثار بهزاد، استفاده از سطوح رنگی خالص، ایجاد پلانهای جداگانه رنگی و اهمیت بخشیدن به جنبه نمادگرایانه رنگی، ایجاد ریتم رنگی و بهوجود آوردن توهم فاصلهها با استفاده از رنگ میتوان اشاره کرد.
رنگ ، نقاشی ، نگارگری ، کمال الدین بهزاد ، دیوید هاکنی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.