پیش بینی تعهد زناشویی براساس تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی با نقش واسطه ای هوش هیجانی زنان متاهل
هدف پژوهش تعیین الگوی ساختاری پیشبینی تعهد زناشویی بر اساس تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی در زنان با نقش واسطهای هوش هیجانی بود.
روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره تهران در سال 1397 بود. به این صورت که در انتخاب مراکز مشاوره از نمونه گیری تصادفی به قید قرعه استفاده شد. بدین منظور ابتدا شهر تهران به پنج منطقه شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تقسیم شد؛ سپس از هر منطقه سه مرکز مشاوره به شکل تصادفی و به قید قرعه انتخاب و بر اساس نرم افزار سمپل پاور 300 زن انتخاب شدند. سپس پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورون و فریدلندر (1998)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سولاوای (1984) و پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن (2002) تکمیل و دادهها با استفاده از معادلات ساختاری اسمارت پلاس تحلیل شد.
یافتهها:
نتایج در سطح 99 درصد اطمینان نشان داد که الگوی ساختاری می تواند تعهد زناشویی را بر اساس تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی با میانجیگری هوش هیجانی پیشبینی کند (120/0= β) و از برازش مطلوبی برخوردار است. مسیر مستقیم تمایزیافتگی (39/0= β) و الگوهای ارتباطی (57/0= β)، و هوش هیجانی (28/0= β) بر تعهد زناشویی معنادار و مسیر غیرمستقیم نشان داد که تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی با میانجیگری هوش هیجانی بر تعهد زناشویی شدت اثر مطلوبی داشته است.
نتیجهگیری:
برای انسجام و خلق رابطه زناشویی مطلوب، می توان با تقویت هوش هیجانی هریک از زوج ها، تمایزیافتگی و نوع الگوهای ارتباطی و تقابل عناصر درون روانی آن ها، روابط زوجها را بهبود بخشید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.