تبیین مفهوم پیوستگی درون ماندگار ساختمان و شهر؛ بسوی یک معماری نا_نهاد
امروزه گسترش شهرنشینی، با کم رنگ شدن و یا ازبین رفتن فعالیت های انسانی در فضای بین ساختمان ها همراه است. هدف این پژوهش، شناخت ابعاد پیوستگی ساختمان و شهر و چگونگی تسخیر آن توسط شبکه معنا و نهایتا یافتن راه رهایی و مقاومت در برابر این شبکه در قالب پیوستگی درون ماندگار می باشد.
روش تحقیق پژوهش حاضر کیفی است، به گونه ای که در سطح پارادایم، دارای نگرش رهایی بخشی است. در سطح راهبرد با تحلیل گفتمان انجام و با بکارگیری تدابیر گردآوری داده، کدگذاری، تحلیل، نمایش، تبیین و زدودن پیاده سازی می گردد.
یافته ها:
یافته های پژوهش، حاکی از آن است که عوامل پیوستگی ساختمان و شهر ازطریق شبکه ای پنهان و در قالب سه مقیاس کلان، واسط و خرد با یکدیگر در ارتباط اند. بدین ترتیب که مقیاس کلان عوامل معنایی، مقیاس واسط عوامل اجتماعی و مقیاس خرد عوامل کالبدی و کارکردی-رفتاری را شامل می شود. از این رو نهادهای اجتماعی به عنوان مقیاس واسط، دارای فرم و فعالیت مشخصی هستند، به صورتی که پس از شکل گیری، ارتباط خود با بعد بی کران را ازدست داده و در قالب نهاد رسمی و درون شبکه معنا به حیات خود ادامه می دهند، که نهایتا منجر به افزایش کنترل و قدرت، توسعه مالکیت خصوصی و گسست بیشتر ساختمان و شهر می گردد.
در نتیجه و به منظور پیوستگی درون ماندگار ساختمان و شهر می بایست، نهاد رسمی برای دستیابی مجدد به عرصه بی کرانی و تعریف مجدد نهاد اجتماعی غیرفعال گردد و از هر آن چه شبکه معنا بر مفهوم نهاد مترتب نموده زدوده شود. این امر توسط حضور نا-نهادها در فضای بین ساختمان ها محقق می گردد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.