هنر و زیبایی از دیدگاه افلاطون
در این مقاله بحث هنر و زیبایی با تاکید بر آثار افلاطون و مفسران و شارحان آثار او در پرتو نظام فلسفی خاص این فیلسوف، بررسی شده است. افلاطون مبتنی بر ملاحظات هستی شناختی و نیز دغدغه های اخلاقی، برخی از انواع هنر را مردود اعلام کرده، و صاحب آن ها را محترمانه از مدینه بیرون رانده است. او با اینکه به بهانه پاسداشت اخلاق عمومی و نیز به دلیل چند مرحله دور بودن هنر از حقیقت، برخی اصناف شاعران و هنرمندان را از آرمان شهر رویایی خود اخراج کرده است، ولی اگر نیک تامل کنیم درمی یابیم که وی با بصیرت نافذ خود کارکرد رسانگی هنر و تاثیر شگرف آن بر افکار عمومی را بسیار زودهنگام کشف کرده و به همین دلیل با حضور شاعران در مدینه فاضله، سر ستیز داشته است. برای یافتن جواب «زیبایی چیست؟»، به عزم شناسایی راز زیبایی و فهم سر آن، برخی از آثار افلاطون بررسی شده است. در جستجو از «زیبای دشوار» این نتیجه به دست آمد که از دید افلاطون زیبایی شکوه حقیقت است. هر آنچه نیک است زیبا است. زیبایی، نیکی و حقیقت، بیان سه گانه از یک امر یا سه ضلع تشکیل دهنده یک امر مطلق است. زیبایی حقیقی از هرگونه وابستگی و نسبیت بری و همیشه، هرجا، برای هرکس از هرجهت زیبا است. موجودات زیبا از آن جهت زیبایند که بهره ای از زیبایی حقیقی دارند. به لطف زیبایی حقیقی است که دیگر موجودات زیبا، زیبا و دلربا شده اند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.