تبیین هستی شناسانه «قدرت» در قرآن کریم از منظر نظریه های روابط بین الملل
قرآن کریم مبدا و منشا تمام قدرت عالم هستی را در همه ابعاد آن ناشی از اراده خداوند می داند؛ بنابراین، ضروری است به تبیین هستی شناسانه قدرت؛ ابعادی چون ماهیت وجودی، نقش و عناصرتشکیل دهنده آن و تبیین عوامل مادی و غیرمادی مولفه قدرت پرداخته شود. بر همین اساس پژوهش کنونی به دنبال بررسی این مسیله است: دیدگاه قرآن کریم و نظریه های روابط بین الملل، نسبت به قدرت چیست؟ روش پاسخگویی به این پرسش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعاتی آن کتابخانه ای و اینترنتی است. نتیجه کلی این مقاله نشان می دهد، نظریه های روابط بین الملل به لحاظ هستی شناسی مولفه های قدرت را منبعث از ساختار مادی و غیر مادی، اعم از نظامی، اقتصادی یا ایدیولوژیکی می دانند و آن را مذموم در ایجاد و عملیاتی و اجرایی کردن می دانند. اما قرآن کریم برخلاف نظریه های روابط بین الملل قدرت و مولفه های غیر مادی آن را تقدم بر عوامل مادی دانسته و به نوعی «قدرت» ممدوح تلقی می شود. نظریه های روابط بین الملل به دنبال کسب قدرت در جهت سلطه و برتری بر دیگران را برای رضای نفس خود دانست و منازعه و جنگ اصالت دارد و صلح پدیده عارضی و مقطعی است. درحالی که قرآن کریم هرکسی که (افراد و جامعه) قدرت و عناصر آن از طرف خداوند دریافت کند و قدرت تولید شده به اراده الهی را در مسیر رضایت حق تعالی صرف کند، در هیچ زمان و مکانی غالب نخواهد شد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.