ارزیابی بناهای فاخر بعد از انقلاب اسلامی براساس شاخصه های معماری بیوفیلی، بیومیمیکری و بیومورفیک؛ موردپژوهی: برندگان ادوار جایزه معمار
با رجوع به تاریخ و جریان مباحثات درباره رابطه فرم و عملکرد در ساختارهای زیستی، می توان اشاره کرد که در نیمه 1850، «داروین»، موقعیت را مغتنم شمرد و با استفاده از نظریه «فون هامبولت»، ادعا نمود که «طبیعت»، فرم هایی را انتخاب نموده است که بهترین تطابق و مناسبت را با محیط استقرار خود ایجاد نموده اند که ریشه شکلگیری معماری بیوفیلی، بیومیمکری و بیومورفیک بوده است. در دوران بعد از انقلاب اسلامی معماران متعددی با بهره گیری از مضامین مختلف به طراحی معمارانه مبتکرانه ای پرداختند که مشحون از زمینه های ابداع و خلاقیت در معماری بوده است. در این میان بهره گیری از مضامین سنتی معماری ایران همزمان با اشاره به ابداع در معماری بعد از انقلاب اسلامی، گونه ای جدید از بکارگیری مضامین سنتی را در معماری روز نشان دادند. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش دلفی است. همچنین از روش استدلال منطقی نیز برای انطباق و تحلیل مولفه های عملکردی و فرمی بناهای فاخر با شاخصه های معماری بیومورفیک و بیومیمیکری استفاده شده است. همچنین از «روش دلفی مبتنی بر تحلیل عاملی» نسبت به پرسش از 150 نفر از اساتید دانشگاهی درباره سنخیت شناسی هر بنا طی یک قالب و جدول مشخص با ویژگی های معماری بیومورفیک و بیومیمیکری استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشینه آثار فاخر بعد از انقلاب دارای سنخیت معناداری با ویژگی های معماری بیومیمکری نبوده و تنها درصد اندگی ویژگی های بیومورفیک داشته اند. در عین حال در بسیاری آثار شاخص های معماری بیوفیلی دیده شده و هیچ یک از آن ها معماری زومورفیک محسوب نمی شوند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.