رسم کودک همسری و نابرابری در آموزش رسمی دختران روستایی (مطالعه روستاهای شهرستان الشتر)
نابرابری آموزشی، بسترها و عوامل متعددی دارد. در این مقاله که با روش کیفی انجام شده، بسترهای اجتماعی و فرهنگی در مناطق روستایی دارای فرهنگ قبیله ای تحلیل شده است. مشارکت کنندگان پژوهش که با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، 30 نفر دختر کمتر از 18 سال در 16 روستای حومه شهر الشتر بودند که ترک تحصیل کرده اند. تحلیل مصاحبه های عمیق با روش تحلیل مضمون انجام شده است. بر اساس یافته های پژوهش، بسترهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی (مانند سنت ها و رسوم فرهنگی، تربیت اجتماعی محلی و قبیله ای، اقتصاد خانواده، وضعیت سرپرستی خانواده، و...) از مهمترین عوامل موثر بر ترک تحصیل دختران در مناطق روستایی بوده اند. مهم ترین عامل موثر در میان عوامل موجود، هنجار «ازدواج زودهنگام» دختران و به تعبیر بهتر «رسم کودک همسری» در مناطق مورد مطالعه بوده است. به عبارت دیگر هنجارهای اجتماعی غالب در مناطق روستایی، تقدم ازدواج، خانواده و کار را بر تحصیل و مدرسه به ویژه برای دختران الزام کرده است. در واقع «کودک همسری» خود به عنوان رسمی برآمده و تحت تاثیر بسترهای فرهنگی و خانوادگی، عاملی موثر بر ترک تحصیل دختران روستایی بوده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.