«خویش»، و تجلی انواع نماد های آن در شاهنامه نقالان
در روانشناسی ژرفا، هرچند «من»، مرکز «خودآگاهی» است و انسان به واسطه آن با جهان پیرامون خود ارتباط برقرار می سازد، ولی کل روان، مرکزی دیگر به نام «خویش» دارد که علاوه بر خودآگاهی، ناخودآگاهی را نیز در برمی گیرد. در حقیقت، «خویش»، به عنوان هسته مرکزی روان، کهن نمونه تمامیت و تنظیم کننده روان به شمار می آید که انسان بواسطه آن، به فردیت و یکپارچگی شخصیت می رسد. از آنجا که «خویش» -به مانند دیگر کهن نمونه ها- برای تجلی و ظهور، نیاز به استفاده از نمادها دارد، در اساطیر، رویاها و افسانه ها، خود را در سیمای شخصیت هایی والا و مقدس، و یا در شکل نمادهای تمامیت، و در کل، در کسوت هر موجود یاری رسان و یاریگر -چه جاندار و چه بی جان- به نمایش می گذارد. طومارهای نقالی شاهنامه، از آنجا که بر بنیان حماسه ها و اساطیر بنا نهاده شده اند، می توانند بهترین تجلی گاه عناصر ناخودآگاهی و کهن نمونه ها باشند. طومار زریری نامه (موسوم به شاهنامه نقالان) که جامع ترین و طولانی ترین طومار نقالی شاهنامه است، از جمله همین طومارهاست، که نگارندگان بتفصیل، به بررسی نمادهای «خویش» در آن پرداخته اند و همگی این نمادها را در انواع: نمادهای انسانی، حیوانی، شییی، کلامی، غیبی و آرامگاه مردگان طبقه بندی کرده اند.
طومار زریری نامه ، روانشناسی ژرفا ، شاهنامه ، خویش ، نماد
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.