فرایند شکل گیری انسان الگو در فرهنگ رضوی: مثال واره شهید قاسم سلیمانی
یکی از مسایل جوامع مدرن، تعدد و تکثر گروه های مرجع است که انسان ها را با بحران انتخاب مواجه می کند. در همه جوامع برخی انسان ها به رتبه و موقعیتی دست می یابند که مرجعیت پیدا می کنند و افراد زیادی آن ها را الگوی خویش قرار می دهند. این گونه افراد مکتب ساز هستند. سوال این است که در فرهنگ رضوی چه کسانی و با طی چه مراحلی می توانند مکتب ساز باشند؟ نگارنده با تحلیل متون به جای مانده از امام رضا (ع) و با بهره گیری از مفاهیم تولیدشده از سوی نشانه شناسان، از قبیل اصل «جانشینی» و «هم نشینی» تلاش کرده، به یک سازه مفهومی دست یابد و فرایند مکتب سازی در فرهنگ رضوی را نظریه پردازی کند. نتایج حاصل از تحلیل متن نشان دهنده فرایند پنج مرحله ای است که تنها افراد ارتقا یافته به مرحله پایانی، با ملازمت به اقتضایات آن، شایستگی الگو شدن دارند و می توان آن ها را به عنوان مکتب و اسوه در نظر گرفت. افراد دارای حسن «سمت»، حسن «هدی»، «تماوت در گفتار» و «تخاضع در کردار» اگر بتوانند در مرحله اقتصادی از «اقتحام»، در مرحله اجتماعی از «شوهاء»، در مرحله فرهنگی از «افساد» و در مرحله سیاسی از «عشواء» پرهیز کنند، به مرحله پنجم وارد می شوند. سردار قاسم سلیمانی، به دلیل داشتن مولفه های چهارگانه و ارتقا به رتبه نهایی، به ویژه شهادت در راه خدا، مثال واره مرحله پنجم است که مقام معظم رهبری ایشان را در عصر حاضر به عنوان «مکتب» معرفی کردند.
مکتب سازی ، شهید سلیمانی ، فرهنگ رضوی ، اسوه ، مثال واره
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.