حاکمیت به منزله ی سلطنت؛ مصداقی در جایگاه مفهوم «اندیشه ی حاکمیت ملی از مواجهات آغازین تا استحاله ی آن در رسالات حقوقی عصر مشروطه»
حاکمیت ملی در شمار مفاهیم بنیادین در اندیشه ی حقوقی سیاسی جدید است. طرح این مفهوم در ایران، تلاقی نزاعی عظیم میان سنت و تجدد را به همراه داشت. بدین آیین، تتبع پیش رو چگونگی مواجهات آغازین با مفهوم حاکمیت ملی در رسالات حقوقی عصر مشروطه و استحاله ی آن را در نسبت با اندیشه ی حقوقی سیاسی جدید مورد مداقه قرار داده است. نوشتار، جهت محقق نمودن این مهم از اسلوب توصیف و تحلیل مکتوبات حقوقی و بالاخص حقوق اساسی پیرامون حاکمیت ملی در عصر مذکور بهره برده است. به لحاظ کاربست واژگانی، در فضای پیشامشروطه، مفهوم مطروحه صرفا مضمون اش مطرح گردید (ملکم خان، مستشارالدوله). سپس در رسالات حقوقی پسامشروطه در قامت واژه ی سلطنت ملی به درآمده و متداول گشت. مفهوم اخیر در نسبت با اندیشه ی سیاسی جدید، نخست در مدار اندیشه ی ژان بدن قرار داشت که این مهم در رسالات ذکاءالملک (محمدعلی فروغی) و منصورالسلطنه (میرزا مصطفی خان) جلوه گر گردید. از حیث درک و برگردان واژه، در این مکتوبات، مصداق حاکمیت (سلطنت) به جای خود مفهوم در نظر گرفته شد. در ادامه ی مسیر، در افق فکری روسو، مفهوم سلطنت ملی ژرفای بیشتری یافت و بر پایه ی فهمی چنین، به تعارض میان سلطنت و حاکمیت ملی در آثار میرزا ابراهیم خان اویسی و به ویژه میرعماد نقیب زاده روشنایی افکنده شد. النهایه، ، در میان مکتوبات، از حیث روش شناسی، می توان رگه ی نظری را شناسایی نمود که با بهره مندی از امر جهان شمول، دل مشغول امر محلی است و به تبیین آن عنایت دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.