بررسی بازی های گونه ی ادبی در گل های آبی اثر ریمون کنو
نقیضه پردازی یکی از مفاهیم بسیار ابهام برانگیز حوزه ادبیات است. ما همه روزه این مفهوم را به صورت ناخود آگاه به کار می بندیم و یا کاربرد آن را در محیط اطراف خود می بینیم. هنگامی که از نقیضه سخن میگوییم، نام بردن از کنو اجتناب ناپذیر است. او در سال 1924 به گروه سوریالیست ها پیوست و کتاب گلهای آبی را در سال 1965 پس از کناره گیری اش از جریان سوریالیسم نوشت. این رمان از ساختار داستان نویسی پیچیده ای برخوردار است.
از میان تمامی بیش متن ها، در این تحقیق بیشتر بر نقیضه سازی مکاتب و اصول آن نزد کنو متمرکز می شویم. او مکتب سوریالیسم را با زیر سوال بردن مفاهیم و اصول پایه ای آن ها به نقیضه می کشاند. اما سوال اصلی و شاید به گونهای خط مشی این تحقیق، بررسی راهکارهایی است که کنو برای نقیضی نمایی مفاهیم مبین و شاخص مکتب سوریالیسم به کار میبندد: اول اینکه، کنو چطور این مکتب را از طریق تخریب تصویر ذهنی خواننده زیر سوال میبرد و چطور تمام نظریات سوریالیست ها را راجع به گونهی ادبی به نقد می کشاند، و در آخر اینکه آثار او به چه گونه ی ادبی تعلق دارند؟
نقیضه ، ریمون کنو ، رمان ، گونه ی ادبی ، گل های آبی ، سورئالیسم
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.