گوته و خاستگاه ادبیات جهانی
یوهان ولفگانگ فون گوته1(1832- 1749م) اندیشمند و سخنور نام دار آلمان، نخستین بار در ماه مه (1827م) گروه واژه ادبیات جهانی2را به کاربرد. ازآن پس، سخن از چند و چون ادبیات جهانی، دست مایه گفتار و نوشتار بسیاری از اندیشمندان و ادب پژوهان جهان بوده است.
ازآن جاکه گوته درهیچ یک از نوشته هایش به گونه ای ویژه و بسنده، به چندوچون دیدگاهش درباره ادبیات جهانی نپرداخته است؛ انگیزه و خواست راستین وی در پی افکندن دیدگاه ادبیات جهانی، چنان که باید و شاید، بررسی نشده است. ناگزیر، پژوهش پیش رو، بر پایه گفت وگوها3، زندگی نامه های (خودنوشت4و دیگرنوشت)، نامه ها و مقاله های او به بررسی خاستگاه ادبیات جهانی از دیدگاه گوته می پردازد.
بی گمان دیدگاه های گوته و دیگر اندیشمندان و سخنوران آلمان، در سده های هجدهم و نوزدهم میلادی، می تواند چراغ راه کشورها ویاکسانی باشد که اندیشه پیوستن به ادبیات جهانی رادر سر دارند. آنان توانستند درسایه آگاهی، هم دلی وپشتکاری ستودنی، راه پیوستن زبان و ادبیات آلمان را به زبان و ادبیات جهان (اروپا) درآن روزگار، هموار سازند. آنان به آرمانی که سال ها در سر داشتند و برای آن کوشیدند؛ دست یافتند. در پژوهش پیش رو، با رویکرد تاریخی- تکوینی و به روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی خاستگاه دیدگاه گوته درباره ادبیات جهانی می پردازیم.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.