نقش واسطه ای راهبردهای انگیزشی یادگیری در رابطه میان نظریه ذهن با اضطراب تحصیلی در دانش آموزان دوره متوسطه
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای راهبردهای انگیزشی یادگیری در رابطه میان نظریه ذهن با اضطراب تحصیلی در دانش آموزان دوره متوسطه بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را همه دانش آموزان دختر پایه نهم مدارس دولتی شهر قایم شهر در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 20 برای هر متغیر مشاهده شده (11 متغیر مشاهده شده در مدل) و با احتساب احتمال وجود پرسشنامه های ناقص 300 نفر به عنوان حجم نمونه به روش خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پینتریچ و دی گروت (1990)، پرسشنامه اضطراب پیشرفت تحصیلی آلپرت و هابر (1960) و پرسشنامه نظریه ذهن استیرنمن (1999) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS18 و AMOS23 به کارگرفته شده است. نتایج نشان داد که متغیرهای نظریه ذهن و راهبردهای انگیزشی یادگیری بر اضطراب تحصیلی اثر مستقیم و معنا داری دارند. همچنین اثر غیرمستقیم نظریه ذهن بر اضطراب تحصیلی با میانجیگری راهبردهای انگیزشی یادگیری مورد تایید واقع شد. به طور کلی مدل پژوهش تایید شد و متغیرهای پژوهش توان پیش بینی 62 درصد از متغیر اضطراب تحصیلی را داشتند. پژوهش حاضر نشانگر اهمیت عوامل شناختی مانند نظریه ذهن و راهبردهای انگیزشی یادگیری در تبیین اضطراب تحصیلی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.