نوآوری های مولانا در سه قالب شعری غزل، رباعی و قطعه
بررسی قصه گویی مولانا در قالب مثنوی، تحقیق درباره روایت های او را در قالب های دیگر شعر مورد غفلت قرار داده است. در این مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی، ظرفیت های قصه گویی مولانا در قالب های شعری غزل، رباعی و قطعه را بررسی کرده و دریافتیم اگرچه شاعران فارسی زبان در زمینه صورت شعر، بیشترین محدودیت ها را داشته اند، اما شاعر خلاقی مانند مولانا توانسته است در همین تعداد قالب های شعر فارسی -بسته به شرایطی که در کلیت یک روایت مشاهده می کرده است- برای صورت بخشی به آن روایت از فرم هنری متناسب با آن کمک بگیرد و از آنجا که شکل و فرم یک اثر روایی وقتی به کمال هنری خود نزدیک می شود که بتواند مناسب ترین شکل بیان محتوای مرتبط با آن را ارایه دهد در قصه گویی عرفانی به پویایی در فرم برسد. بر همین اساس او غزل را برای بازنمایی رخدادهایی که در نتیجه شدت تاثرات عاطفی اش در مکاشفات عرفانی با آن روبه رو می شده ، برگزیده است. با ساختار منسجم و یکتای رباعی، تجارب برق آسا و بسیط عرفانی اش را هماهنگ کرده است. از بدایع قصه گویی او در قالب قطعه اینکه از 17 قطعه- قصه او، 15 قطعه در بیان قصه های رمزی است که وحدت مضمون در این قطعات، القاگر وحدت در کلیت تجربه های روحانی او است. بنابراین، ساختار خاص و شکلی قصه هایش، نحوه ظهور این قصه ها در قالب های خاص داستانی را مشخص کرده است. همچنین در مقام مقایسه، 84/2 درصد قصه گویی او در غزل است در حالی که او 27/10 درصد رباعی- قصه و 05/7 درصد قطعه- قصه دارد و این نشان می دهد که مولانا بعد از مثنوی، بیش از هر قالبی در رباعی قصه گفته است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.