اسطوره، گفتمان معطوف به قدرت
رویکردهای غالب در مطالعه و نقد اسطوره ها غالبا بر نوعی پیش فرض ناظر بر خنثی بودن این گفتمان مبتنی است. در این میان می توان با گذار از چنین دیدگاه هایی و با خارج کردن اسطوره ها از حالت تعلیق و سپس مقید ساختن به ساختارهای قدرت، برداشت و خوانش تازه ای از آن ها ارایه داد. بر این مبنا در مقاله حاضر نخست اسطوره آفرینش و اساطیر هم عرض آن از حالت تعلیق جدا شده است و در چهارچوب یک نوع ساختار قدرت قرار گرفته است، سپس منطق جاری در این فرآیند تبیین شده و در نهایت به کارکرد چنین امری پرداخته شده است. نتایج حاصل از دریافت و تشریح برخی از آثار انتخابی در سنت یونانی- ایرانی بیانگر این مساله است که عملکرد این روایت های اسطوره ای به تولید و بازتولید اندیشه های ذات گرایانه متعلق به سنت های جبرگرا معطوف است که در گستره ای از رویکرد و کارکرد انتولوژیک تا ساز و برگی ایدیولوژیک برای سرکوب و سلب عاملیت از سوژه جریان یافته است. از این چشم انداز نظام های اسطوره ای به دستمایه منطق ذات گرایی، یک مرکز قدرت صورت بندی و به صورت محافظه کارانه تعرض سوژه های انسانی به این مراکز را به شیوه های گوناگون سرکوب کرده اند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.