تبیین رابطه مفهومی الگو و ضابطه در معماری
دو واژه الگو و ضابطه از پراستفاده ترین واژه ها در ادبیات معماری و شهرسازی هستند. همنشینی این دو واژه از آن منظر که هر دو نقش نظام دهندگی به محیط مصنوع را دارند اما نتیجه متفاوتی از بهره گیری آنها حاصل شده، مورد توجه این پژوهش است. بنابراین این سوال مطرح می شود که آیا نسبت بین الگو و معماری همان نسبت بین ضابطه و معماری است که معماران سعی در احیای آن دارند؟ و آیا الگوها را می توان در قالب ضوابط در معماری امروز به منصه بروز رساند؟ هدف این پژوهش این است تا با روشن سازی نسبت بین الگو و ضابطه با معماری، بنیان های تغییرات صورت گرفته را توضیح دهد و گامی در جهت تنظیم آگاهی در حوزه معماری برداشته، در بسط نظریه های معماری تاثیرگذار باشد. برای بسط این مفاهیم و پر کردن خلا پژوهشی موجود، روش استدلال منطقی از مجموعه روش های کیفی انتخاب شد که در ترکیبی با تکنیک دلفی، برای آزمون داده های گردآوری شده از ادبیات موضوع، و روش گروه کردن، مدل مفهومی پژوهش تبیین گردید. نتایج نشان می دهد که امروز ضوابط علاوه بر نزدیک کردن طراحی به واقعیت های اجرا، نقش تعیین کننده روند طراحی را دارند و از آنجا که در نقش محدودکنندگی آن ها تاکید بسیاری شده است، امکان بروز خلاقیت در طراحی را کاهش داده، نمی توانند متضمن حضور مفاهیم معماری الگویی در معماری امروز باشند.
الگو ، ضابطه ، راهنمای طراحی ، خلاقیت ، استدلال منطقی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.