نگاهی انتقادی به طبیعت گرایی روش شناختی
طبیعت گرایی روش شناختی، که به مثابه ابرپارادایم دانش نوین معرفی می شود، هیچ گزاره یا نظریه مشتمل بر ارجاع پدیده های طبیعی به حقایق فراطبیعی را روانمی دارد. این رویکرد را می توان به دو قسم حداقلی و حداکثری تقسیم کرد که هر یک مقتضیات و بروندادهای خاص خود را دارد. تحقیق و تدقیق در این رویکرد مایه دلمشغولی بسیاری از متعاطیان حوزه فلسفه علم، و فلسفه دین می باشد. جستار پیش رو در صدد است تا با روش اسنادی به کاوش در این مساله پرداخته و با روش تحلیلی آن را در معرض نقد و سنجش گذارد. نتیجه تحقیق این است که طبیعتگرایی روش-شناختی نه بر بنیاد معرفتی و منطقی معتبری استوار است، نه حاوی مدعایی منسجم و خردپذیر بوده و نه از منظر کارکردشناختی تامین کننده انتظارات ادعا شده می باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.