ترجمه به عنوان سفر: رویکرد هرمنوتیک و دیالکتیک به ترجمه
نظریهپردازان زبانشناسی، زبان را به عنوان ظرفی برای انتقال مفاهیم و اندیشهها میدانند. در سوی دیگر این طیف، فرهنگگرایان قرار دارند که ترجمه را نه به عنوان «ظرف» یا «هادی صرف»، بلکه آن را به مثابه «پل ارتباطی» میان سپهرهای فرهنگی-زبانی متفاوت میانگارند. در این میان، رویکرد هرمنوتیک، با تکیه بر آراء ایدیولوژیک-دیالکتیک و به عبارتی کلی، نگرش فلسفی اشتاینر، ترجمه را نه به عنوان ظرف و نه به عنوان پل، بلکه به عنوان سفری از "خود" به "دیگری" تفسیر میکنند؛ سفری که در آن مترجم-مسافر در طول چهار مرحله «تسلیم»، «تجاوز»، «الحاق» و «استرداد» از سپهرزبانی-فرهنگی خود خارج میشود تا با تغییر و تحول در آنچه یافته است، به "گونهای دیگر" به قلمروی زبانی-فرهنگی خویش باز گردد.هدف از این مقاله بررسی چگونگی تقابل دیالکتیکگونه «من» یا «خودی» با «دیگری» نزد مترجم-مسافر و ریشه گرفتن تدریجی اندیشههای استعمارگرا در رویکردهای هرمنوتیک به ترجمه است. سوالی که در این میان مطرح میشود این است که در این سفر ذهنی چگونه دگرگونی دانشی رخ میدهد و چگونه "من" و "دیگری" در پی تقابل با یکدیگر به آشتی و وحدت نظری میرسند. به نظر میرسد که دگرگونی دانشی با گذر از "من" به "غیر من" و تبدیل "دیگری" به "غیردیگری" در جایی به نقطه صفر تعادل میرسد و این درست همانجایی است که مترجم-مسافر تجربه معرفتشناختی جدیدی را به منصه ظهور میرساند.
مترجم-مسافر ، سفر ایدئولوژیک ، دیالکتیک ، هرمنوتیک ، خودی ، دیگری
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.