تحلیل اشعار سروش اصفهانی براساس نظریه تخیلات ژیلبر دوران
تخیل در تمام جنبه های خود این ظرفیت را دارد تا نشان دهنده شبکه ای از تصویرهای ذهنی شاعر یا نویسنده باشد. ژیلبر دوران، نظریه پرداز معاصر، براساس ارایه یک الگوی تکمیلی، نظام تخیلی و نمادپردازی را به دو منظومه روزانه تخیلات و منظومه شبانه تخیلات تقسیم کرده است. او در منظومه روزانه تخیلات دو رویکرد را ارایه میدهد؛ تصاویری که تداعی کننده روشنی، زندگی و مثبت اندیشی است و از آن بعنوان تصاویری با ارزشگذاری مثبت یاد میکند و تصاویر نمادهایی که تداعی کننده تاریکی، مرگ و افکار منفی است و از آن بعنوان تصاویر با ارزشگذاری منفی نام میبرد. منظومه شبانه تخیلات نیز تصاویری تلطیف یافته از همان منظومه روزانه تخیلات است. این پژوهش با بررسی نمونه هایی از اشعار سروش اصفهانی به واکاوی نظام تخیلات شاعر میپردازد تا از این بستر به سطح ادبی و شبکه معنایی تصاویر دست یابد.
این جستار به شیوه تحلیلی- توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای بر محور نقد و نظریه تخیلات ژیلبر دوران انجام شده است.
در اشعار سروش، تخیل، بخش قابل توجهی از تصویرسازیهای شاعر را به خود اختصاص داده است. هرچند بکارگیری این عنصر در خدمت مدح و ستایش افراد سیاسی و حکومتی بوده است اما میتوان از طریق بررسی این تصاویر به زیرلایه های نظام تخیلی شاعر دست یافت.
نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که سروش اصفهانی در ایجاد تصاویر تخیلی، به منظومه روزانه تخیلات با ارزشگذاری مثبت تمایل بیشتری داشته است. این تمایل تحت تاثیر زندگی مرفه شاعر در دربار پادشاهان قاجار بوده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.