سبک شناسی چهارپاره های شعر معاصر با تکیه بر ساده نویسی
قالب چهارپاره، قالبی نیمه سنتی است که در دوره مشروطه توسط تجددخواهان با هدف تحول قالب شعری، ابداع شد و تا انقلاب اسلامی جزو قالبهای رایج بود. در این مقاله با هدف بررسی تاثیر چهارپاره سرایی در تحول شعر کلاسیک به شعر نو، سبک شناسی چهارپاره های شاعران برجسته این قالب در سه سطح زبانی، ادبی و فکری با تکیه بر ساده نویسی بررسی شده است.
گردآوری اطلاعات مقاله به شیوه کتابخانه ای انجام شده و نگارش آن با رویکرد توصیفی تحلیلی میباشد. تحلیلهای پژوهش، با تامل بر مجموعه اشعار شاعران برجسته ای نوشته شده است که چهارپاره سرودند و سپس به شعر نو روی آوردند یا جزو شاعران دوجریانه هستند. ازجمله به شعر نیمایوشیج، نادر نادرپور، فریدون توللی، فروغ فرخزاد و فریدون مشیری استناد شده است.
قالب چهارپاره بعنوان دستاویز تحول سنت گرایی در دوره مشروطه توسط تجددخواهان آغاز شد. بررسی چهارپاره سرایی بعد از آنها نشان میدهد زمینه های تحول شعر کلاسیک که به نظریه شعر نو رسید، از این قالب نیز عبور کرده است. اغلب شاعران شعر نو از جمله خود نیما، در ابتدای شاعری از این قالب استفاده کرده اند و با کنار گذاشتن آن، شعر نو سرودند. عدول از قافیه بندی کلاسیک، دوری از تکلفهای زبانی و کاربرد واژه های دشوار، کوتاه نویسی جملات، توجه به مخاطب و رعایت اصول دستوری در سطح زبانی، تصویرسازی عینی، کاربرد عناصر امروزی در تصاویر شعری و تصاویر عاری از تکلف در سطح ادبی، ارتباط منطقی زبان و محتوا، واقع گرایی در محتوا، تطابق محتوا با مسایل جامعه در مضمون اجتماعی و رمانتیک در سطح فکری از ویژگیهای ساده نویسی چهارپاره است که زمینه های تحول شعر کلاسیک به شعر نو را ایجاد کرده است.
قالب چهارپاره که در دوره مشروطه توسط تجددخواهان آغاز شد، قالبی است که با داشتن ویژگیهای ساده نویسی، زمینه تحول قافیه، زبان، صور خیال، تحول در محتوای غنایی و اجتماعی شعر نو را میتوان در آن مشاهده کرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.