قهرمان مسئله دار در رمان«عندما یفکر الرجل» اثر خوله القزوینی بر اساس نظریه لوسین گلدمن

یکی از مفاهیم زاییده جامعه سرمایه داری «قهرمان مسیله دار» است که عمر آن از یک قرن تجاوز نمی کند. این مفهوم نخست، توسط گیورگ لوکاچ (Lukács) منتقد مجارستانی در قرن بیستم مطرح و با لوسین گلدمن (Goldmann) منتقد رومانیایی ادامه یافت. از نظر آن ها رابطه متقابل ساختار ادبی و اجتماعی، ادبیات را ابزار پاسخگویی به مسایل اجتماعی کرده است. در رمان های ریالیستی جوامع سرمایه داری، پای بندی برخی از افراد به اصول حقیقی آن ها را مسیله دار ساخته است. قهرمان این نوع رمان ها، که غالبا از عامه مردم است با انتقاد از جامعه فاقد ارزش های راستین به حاشیه رانده می شود. هدف از مقاله حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی به رشته تحریر درآمده است واکاوی رمان مذکور از منظر جامعه شناختی با تکیه بر مفهوم «قهرمان مسیله دار» و تطبیق آن با آراء لوسین گلدمن است. از آنجایی که رمان یاد شده دارای لایه های جامعه شناختی عمیقی است و با واکاوی آنها می توان به نقد بهتری از جامعه کویت دست یافت، ضرورت انجام چنین پژوهشی بیش از پیش نمایان می شود.دستاورد این پژوهش حاکی از آن است که محمد به عنوان قهرمان مسیله دار، به آرمان های واقعی مانند تلاش برای اصلاح مفاسد اجتماعی، احیای ارزش های راستین، احترام به عقاید مخالفان و ایستادگی در برابر توطیه های دشمنان پایبند است و با ارزش های ضمنی جامعه چون قدرت طلبی در تعارض قرار می گیرد و توانایی حل این تعارض را ندارد، و به نوعی در حاشیه ی جامعه قرار می گیرد و در نهایت این تعارض با مرگ، حذف وی از جامعه را رقم می زند.