تاریخ نگاری و امنیت سیاسی در ایران، مطالعه موردی ابوحنیفه دینوری
امنیت در حکم مفهومی که با نظام فرهنگی و ارزشی جوامع در پیوند است، در دو وجه سلبی و ایجابی، تبیین مناسبات جامعه و حکومت را در پرتو نظم وثبات و ایجاد آرامش و یا فقدان آن در نظر دارد. امنیت سیاسی در پرتو دیدگاه دولت محور، که کیفیت امنیت و همین طور مشروعیت حکومت را به کارکرد و میزان کارآمدی حکومت نسبت می دهد؛ در اندیشه سیاسی ایرانی با مفهوم عدل مقارنت پیدا می کند و نظام سیاسی را با نظام کیهانی و پیوستگی دین و دولت می نگرد. بر این اساس، عدالت محوری اصل تعیین کننده ای در مناسبات حکومت و جامعه است. تا جایی که می توان گفت نظام حکومتی امنیت محور، الگوی مثالی موفقی بوده است که فرهیختگان مسلمان، در نقد شرایط موجود و مطالبه گری سیاسی از آن بهره گرفته اند. نظر به شرایط حاکم بر ایران قرن سوم هجری به نظر می رسد که دینوری با تبیین امنیت سیاسی در دوره ساسانی، همین الگوی اندیشه ای را در نظر داشته و ضمن رخدادگویی تاریخ، نقد نادادگری و ناکارآمدی امنیت سیاسی در زمانه خویش را به کار بسته است. با این مدعا، نوشتار حاضر، با رویکرد توصیفی- تحلیلی، ضمن مرور ماهیت و مفهوم امنیت سیاسی در اندیشه سیاسی ایرانیان، رخدادگویی دینوری پیرامون تاریخ عصر ساسانی را با تکیه بر امنیت و تایید سلوک نیک یا نفی بد روشی حاکمان این عصر بررسی می کند. حاصل تحقیق می تواند موید این باشد که دینوری، با برجسته سازی نظم و امنیت و یا نقصان آن در عصر ساسانی، نقد شرایط زمانه خویش را در دستور کار داشته است.
امنیت ، امنیت سیاسی ، عدالت ، تاریخ نگاری ، ایران ، دینوری
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.