ارزیابی اصول معنادهی به مشربیه تا بالکن های معاصر، تعامل درون و بیرون خانه های شهر کرمانشاه
تغییر در سبک زندگی و حرکت به سمت زندگی آپارتمان نشینی، حذف تدریجی حیاط ها، ایوان ها و فضاهای نیمه باز، کاهش اهمیت تعامل درون و بیرون، عدم رعایت دید، محرمیت و عدم توجه به نیاز آدمی در ارتباط با فضای باز، سبز و تاثیرات مطلوب آن بر ساکنان، سبب ناسازگاری هایی در فضای زندگی خانه گشته است. توجه به جایگاه تعامل درون و بیرون خانه با تاکید بر وجوه معنایی زندگی، تاثیرگذاری فضای میانی بر این کیفیت بخشی، ارزیابی کیفیت های معنادهی موثر بر تعریف فضای میانی و بهبود وضعیت آن است و این که تغییر در نسبت درون و بیرون چگونه بر این معانی موثر بوده و یا از آن تاثیر می پذیرد. ماهیت پژوهش، کیفی، راهبرد توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد. شیوه جمع آوری داده ها، ترکیبی از منابع مکتوب کتابخانه ای و پیمایش میدانی است؛ نخست، معیارهای نظریه پردازان پیرامون ویژگی های مشربیه و نقش آن بر کیفیت زندگی به عنوان فرض های اولیه تحقیق به دست آمده و در ادامه از طریق رجوع به ساکنان خانه ها در شهر کرمانشاه آزموده شده و داده های جدید به دست می آیند. شیوه تحلیل داده ها به منظور توصیف و تحلیل نگاه ساکنان خانه بر نظریه داده بنیاد متکی است. از طریق بررسی و تحلیل شانزده نمونه از بالکن ها در خانه های معاصر شهر کرمانشاه، در قیاس با مشربیه ها به عنوان عناصر کاربردی در تمدن اسلامی و بر اساس مقوله اصلی پژوهش "معنادهی به زندگی در خانه"، مفاهیمی به دست آمد که خود حامل شش مقوله انتزاعی تر بودند. بر این اساس اولویت ساکنان با "محرمیت وکنترل دید"، "محافظت"، "چند عملکردی بودن و انعطاف پذیری"، "کنترل نور، حرارت و تهویه"، "تناسبات 3 به 2 و راست گوشه بودن" و "تعلق خاطر و دلبستگی" بود. در پایان نتیجه پژوهش تبیین مدل نظریه ارتباطی میان مولفه های عامل تحقق کیفیت معنایی و معنا بخشی در فضاهای میانی خواهد بود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.