روش شناسی تفسیر نظام القرآن و تاویل القرآن بالفرقان عبدالحمید فراهی
در حوزه روش شناسی تفاسیر، بازشناخت ملاک ها و معیارهای استفاده شده در هر تفسیر الزامی است تا از این رهگذر روش و منابع مورد استناد هر مفسر در تفسیر روشن شود. نوشتار پیش رو، با روش توصیف و تحلیل محتوا و با بررسی اسنادی و کتابخانه ای به روش شناسی تفسیر نظام القرآن و تاویل القرآن بالفرقان پرداخته است.فراهی از برجسته ترین افرادی است که نظریه نظام قرآن را به عنوان روشی تازه در تفسیر قرآن پی ریزی کرده است. مراد وی از تناسب و نظام قرآن، تبیین یکپارچگی و وحدت محتوایی و مضمونی میان آیات و سورههای قرآن است. فراهی برای تفسیر، مطابق با دسته بندی خود از یک اصل و چند تبع بهره می برد؛ اصل، خود قرآن است که بهترین مفسر آیات خویش است و تبع شامل مواردی همچون احادیث نبوی و اقوال صحابه، شان نزول، استعمالات لغت نزد اعراب، لغت و ریشه کلمه و کتب انبیای پیشین است. روش او در تفسیر نیز ابتدا تکیه بر خود قرآن برای درک معنای حقیقی آیات و سپس تفسیر براساس هریک از تبع های بیان شده است؛ بااین حال او برای عقل به معنای عقل فلسفی و منطقی در تفسیر جایگاهی نمی شناسد و به طورکلی گرایشی ادبی دارد. در پژوهش حاضر روش تفسیری فراهی با تبیین هریک از موارد فوق بررسی می شود.
تفسیر قرآن ، روش تفسیری ، نظام قرآن ، وحدت محتوایی ، فراهی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.