بازتاب«احسن القصص» در شعر مقاومت فلسطین (نمونه ی موردی محمود درویش و سمیح القاسم)
قرآن کریم بادعوت به برداشتن انواع قید وبندهای جسمی و روحی از تن و روان انسان، بزرگترین انقلاب وعمیق ترین تحول را در جامعه ی بشری ایجاد نمود، آیات وقصص آن سرشار از درس ها و عبرت ها در هشدار به ظالمان و غاصبان و دعوت مظلومان به پایداری وحق طلبی است؛ بویژه «احسن القصص»ش که با ظرافت خاص، با پیرنگ «إن ربی لطیف لما یشاء»، رسیدن مظلوم از حضیض چاه به اوج جاه و از ذلت بردگی و زندان به عزت عزیزی و سربلندی در امتحان را، به تصویر می کشد.شاعران عرب بویژه شاعران فلسطین، با الهام از جنبه های مختلف داستان حضرت یوسف«ع» وسازگار نمودن ابعاد آن با تجربه ی شعری و واقعیت زمان خویش؛ ضمیر ناخودآگاه مخاطبان شعرشان را به سوی دلالت های نوین این میراث دینی فراخوانده اند و با تمسک به آن به عنوان میراث غیر قابل مصادره ومحاصره ی مشترک بشری، به مقابله با محاصره سرزمین ومصادره فرهنگ خود برآمده اند. پژوهش حاضر، به روش توصیفی تحلیلی، به بیان بازتاب جنبه های مختلف داستان حضرت یوسف«ع» در شعر دو شاعر برجسته ی مقاومت فلسطین، محمود درویش و سمیح القاسم پرداخته و به این نتیجه رسیده است که این دو شاعر با فراخوانیی هدفمند این داستان قرآنی، آن را سرچشمه ی جوشانی برای بیان زیباترین مضامین ادب پایداری ساخته وشخصیت های آن را نمادی برای وضعیت فلسطین، خیانت برخی کشورهای عربی و رنج های شخصی خود قرار داده اند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.